کرج-گوهردشت – فلکه اول – جنب نیکا مال – مجتمع یاس – طبقه سوم – واحد14 – دفتر وکالت سارا آژیده

09383419551

نحوه تقسیم اموال بعد از طلاق

نحوه تقسیم اموال بعد از طلاق

نحوه تقسیم اموال بعد از طلاق

نحوه تقسیم اموال بعد از طلاق یکی از مهم‌ترین و حساس‌ترین موضوعاتی است که زوجین پس از پایان زندگی مشترک با آن مواجه می‌شوند. در نظام حقوقی ایران، برخلاف برخی کشورها، قانونی با عنوان مالکیت مشترک اموال زوجین وجود ندارد، اما در شرایط خاصی امکان مطالبه سهم از اموال توسط زن فراهم است. تعیین دقیق سهم هر یک از طرفین به عوامل متعددی چون شرط ضمن عقد، مشارکت در کسب دارایی، و اجرت‌المثل بستگی دارد. شناخت کامل از نحوه تقسیم اموال بعد از طلاق می‌تواند از بروز اختلافات شدید جلوگیری کرده و روند قانونی را تسهیل کند. در این نوشتار به بررسی حقوقی و عملی این موضوع می‌پردازیم. آگاهی از نحوه تقسیم اموال بعد از طلاق برای هر زوجی ضروری است.

نقش وکیل خانواده در پرونده های تقسیم اموال بعد از طلاق

در پرونده‌های مرتبط با تقسیم اموال بعد از طلاق، حضور وکیل خانواده نقشی کلیدی و تعیین‌کننده دارد. از آنجا که قوانین مربوط به مالکیت، شرط ضمن عقد، اجرت‌المثل، نفقه، و اثبات مشارکت مالی زن از پیچیدگی‌های خاصی برخوردارند، یک وکیل مجرب می‌تواند روند دادرسی را تسهیل کرده و از تضییع حقوق موکل خود جلوگیری کند. بهترین وکیل طلاق در کرج با تسلط بر رویه‌های قضایی دادگاه‌های خانواده این شهر، به‌خوبی می‌داند چه مستنداتی برای اثبات حقوق زن یا مرد در مورد اموال نیاز است و چطور باید استدلال حقوقی را تنظیم کرد تا به نتیجه مطلوب رسید.

نقش وکیل در این پرونده‌ها تنها محدود به تنظیم دادخواست یا دفاع نیست؛ بلکه از همان ابتدای مسیر – یعنی مشاوره قبل از طلاق – تا جلسه دادرسی و حتی اجرای حکم، همراه و راهنمای موکل خواهد بود. در بسیاری از موارد، طرفین نمی‌دانند که برای مثال، می‌توانند به شرط ضمن عقد ازدواج استناد کرده و سهمی از اموال را مطالبه کنند، یا اینکه اجرت‌المثل به چه صورت محاسبه می‌شود. در این مواقع، بهترین وکیل طلاق در کرج با بررسی دقیق اسناد ازدواج، مدارک مالی، و سایر مستندات موجود، پرونده‌ای مستدل و قابل دفاع آماده می‌کند.

همچنین، وکیل باتجربه می‌تواند در صورت وجود توافق بین زوجین، یک قرارداد حقوقی رسمی تنظیم کند تا تقسیم اموال به‌صورت قانونی و بدون نیاز به دادرسی انجام شود. این موضوع از بروز اختلافات بعدی پیشگیری می‌کند. تسلط کامل بر قوانین خانواده، تجربه در دعاوی مالی پس از طلاق، و شناخت دقیق از سلیقه قضات خانواده در کرج از عواملی است که حضور بهترین وکیل طلاق در کرج را در این پرونده‌ها ضروری و مؤثر می‌سازد.


 تعریف و انواع اموال در زندگی زناشویی

در زندگی زناشویی، اموال زوجین به طور کلی به دو دسته‌ی اموال شخصی و اموال اکتسابی در دوران زوجیت تقسیم می‌شوند. شناخت این دو نوع مال برای بررسی وضعیت حقوقی و تقسیم آن‌ها پس از طلاق اهمیت فراوانی دارد.

اموال شخصی، شامل اموالی است که هر یک از زوجین قبل از ازدواج مالک آن بوده‌اند یا در طول زندگی مشترک از راه‌هایی مانند ارث، هبه (هدیه)، یا صلح به آن‌ها منتقل شده است. همچنین، وسایل شخصی مانند لباس، لوازم بهداشتی، مدارک تحصیلی، جوایز علمی و هنری نیز جزء اموال شخصی محسوب می‌شوند و اصولاً در زمان طلاق به مالک اولیه آن‌ها بازمی‌گردند.

اموال اکتسابی در دوران زوجیت، به اموالی اطلاق می‌شود که پس از ازدواج و در نتیجه‌ی تلاش یکی یا هر دو طرف به‌دست آمده‌اند. این دسته شامل خرید خانه، خودرو، وسایل منزل، حساب‌های بانکی، سرمایه‌گذاری‌ها، یا کسب‌وکار مشترک است. اگرچه به‌صورت قانونی اصل بر استقلال مالی زوجین است و هرکس مالک مالی است که به نام او ثبت شده، اما در برخی موارد مانند شرط ضمن عقد یا اثبات مشارکت زن در تأمین یا رشد دارایی، امکان مطالبه سهم از این اموال وجود دارد.

تعیین اینکه مالی جزو اموال شخصی است یا اکتسابی، در بسیاری از پرونده‌های طلاق موضوع اختلاف است و نیازمند بررسی دقیق مستندات و گاه نظر کارشناسان رسمی دادگستری می‌باشد. این تفکیک، مبنای قانونی مهمی برای طرح دعاوی مالی بین زوجین پس از طلاق و اعمال حقوق قانونی مانند اجرت‌المثل یا شرط تقسیم دارایی محسوب می‌شود.

 مهریه و تأثیر آن در تقسیم اموال

مهریه یکی از حقوق مالی مهم زن در ازدواج است که به‌محض وقوع عقد نکاح بر ذمه‌ی مرد قرار می‌گیرد و زن هر زمان که بخواهد می‌تواند آن را مطالبه کند. مهریه ارتباط مستقیم و مستقلی با تقسیم اموال زوجین ندارد، اما در فرآیند طلاق و حل‌وفصل مسائل مالی می‌تواند بر تصمیمات طرفین و روند رسیدگی قضایی تأثیرگذار باشد.

به‌طور کلی، مهریه جزو اموال زن محسوب می‌شود و دریافت آن منوط به جدایی نیست؛ اما در زمان طلاق، بسیاری از زنان از مهریه خود برای دریافت سایر حقوق مالی مانند اجرت‌المثل یا سهم از دارایی استفاده می‌کنند. در طلاق توافقی، گاهی زن تمام یا بخشی از مهریه را در قبال دریافت مالی دیگر یا حق حضانت می‌بخشد یا مرد در ازای بخشش مهریه، اموالی را به زن منتقل می‌کند.

از طرف دیگر، اگر زن مهریه را دریافت نکرده باشد، دادگاه موظف است قبل از صدور حکم طلاق تکلیف مهریه را روشن کند. این مسئله ممکن است باعث توقیف اموال مرد برای وصول مهریه شود، که در نتیجه بر توانایی مرد در تقسیم یا انتقال دارایی تأثیر مستقیم می‌گذارد.

در برخی موارد نیز ممکن است طرفین برای تسویه حساب کامل، از مهریه به عنوان ابزار مصالحه استفاده کنند؛ برای مثال زن در قبال دریافت خانه یا خودرو، از مهریه صرف‌نظر کند. بنابراین، مهریه گرچه جزو اموال مشترک محسوب نمی‌شود، اما نقش پررنگی در تعیین سرنوشت سایر اموال زوجین در زمان طلاق دارد و در بسیاری از مواقع، مبنای توافق یا اختلاف درباره اموال قرار می‌گیرد.

 نفقه و اجرت‌المثل

نفقه و اجرت‌المثل دو حق مالی مهم زن در طول زندگی زناشویی هستند که در زمان طلاق نیز قابل مطالبه‌اند و نقش اساسی در رسیدگی به دعاوی مالی پس از طلاق دارند.

نفقه عبارت است از تأمین هزینه‌های ضروری زندگی زن، شامل خوراک، پوشاک، مسکن، درمان و سایر نیازهای متعارف با شأن او، که بر عهده‌ی شوهر است. نفقه فقط مربوط به دوران زوجیت است و در صورتی که زن بدون دلیل شرعی از تمکین خودداری نکند، می‌تواند آن را دریافت کند. در صورت استنکاف مرد از پرداخت نفقه، زن می‌تواند از طریق مراجع قضایی اقدام کرده و حتی مرد به حبس نیز محکوم شود.

در زمان طلاق، اگر زن در طول زندگی مشترک نفقه دریافت نکرده باشد، می‌تواند به صورت مطالبه نفقه معوقه، تمام یا بخشی از آن را مطالبه کند. این موضوع، جدای از مهریه و اجرت‌المثل است و حقی مستقل برای زن محسوب می‌شود.

اجرت‌المثل نیز به معنای مزد خدماتی است که زن در خانه شوهر انجام داده و قانون فرض را بر این گذاشته که این خدمات رایگان نبوده‌اند، مگر آن‌که خلاف آن ثابت شود. طبق تبصره ماده 336 قانون مدنی، زن می‌تواند بابت کارهایی مانند خانه‌داری، پرورش فرزندان، یا همکاری در کسب‌وکار شوهر، تقاضای اجرت‌المثل کند.

برای تعیین میزان اجرت‌المثل، دادگاه معمولاً با ارجاع به کارشناس رسمی دادگستری، مبلغی را تعیین می‌کند که بر مبنای مدت زندگی مشترک و نوع فعالیت زن محاسبه می‌شود. بنابراین، نفقه و اجرت‌المثل دو ابزار قانونی مهم برای جبران زحمات زن در دوران زوجیت هستند و در هنگام طلاق می‌توانند مبنای درخواست مالی جداگانه از مهریه باشند.


 شروط ضمن عقد و نقش آن‌ها در تقسیم اموال

شروط ضمن عقد از مهم‌ترین ابزارهای حقوقی هستند که زوجین می‌توانند در زمان انعقاد عقد نکاح از آن‌ها برای تعیین حقوق و تعهدات خاص استفاده کنند. این شروط در صورتی که مخالف قانون، شرع یا نظم عمومی نباشند، الزام‌آور هستند و طرفین ملزم به اجرای آن خواهند بود.

یکی از شروط مهمی که در سال‌های اخیر مورد توجه قرار گرفته، شرط انتقال بخشی از دارایی مرد به زن در صورت وقوع طلاق است. این شرط معمولاً به این صورت در عقدنامه ثبت می‌شود:

«زوج تعهد می‌نماید در صورت طلاق، تا نصف دارایی موجود خود را که در ایام زوجیت به‌دست آورده، به زوجه منتقل کند.»

اجرای این شرط منوط به تحقق چند شرط اساسی است:

  1. طلاق به درخواست مرد باشد.
  2. زن ناشزه (یعنی بدون دلیل شرعی از انجام وظایف زناشویی خودداری نکرده باشد) نباشد.
  3. دارایی‌های مرد در زمان زندگی مشترک به‌دست آمده باشد، نه قبل از ازدواج.
  4. شرط در عقدنامه به صورت رسمی قید شده باشد و امضای طرفین موجود باشد.

در صورتی که تمامی شرایط بالا محقق باشد، زن می‌تواند با استناد به این شرط، درخواست انتقال بخشی از دارایی مرد را به دادگاه ارائه دهد. دادگاه نیز با بررسی مدارک و در صورت لزوم با جلب نظر کارشناس، میزان اموالی که باید به زن منتقل شود را تعیین می‌کند.

بنابراین، شروط ضمن عقد نقش کلیدی در تضمین حقوق مالی زن در هنگام طلاق دارند و می‌توانند به‌عنوان مبنایی قانونی برای تقسیم بخشی از اموال مرد تلقی شوند، به‌ویژه در مواردی که زن نقش فعالی در پیشرفت اقتصادی زندگی مشترک داشته ولی سندی به نام او نیست.

 


 مفهوم «اموال مشترک» و «اموال شخصی»

در حقوق خانواده، به‌ویژه هنگام طلاق، تمایز میان «اموال مشترک» و «اموال شخصی» اهمیت زیادی دارد؛ زیرا نحوه مطالبه یا تقسیم آن‌ها با یکدیگر متفاوت است.

اموال شخصی شامل دارایی‌هایی است که هر یک از زوجین پیش از ازدواج مالک آن بوده یا در طول زندگی مشترک از طریق ارث، هبه (هدیه)، صلح، یا جوایز شخصی به آن‌ها منتقل شده است. همچنین وسایل و لوازم شخصی مانند پوشاک، مدارک تحصیلی، ابزار کار فردی، و حتی برخی حساب‌های بانکی نیز در صورت اثبات تعلق انحصاری، در زمره اموال شخصی قرار می‌گیرند. در صورت جدایی، مالک این اموال نیازی به تقسیم یا ارائه آن به طرف مقابل ندارد.

در مقابل، اموال مشترک اصطلاحی عرفی است که در قانون تعریف صریحی ندارد، اما در دعاوی خانوادگی به اموالی اطلاق می‌شود که در طول زندگی زناشویی، به کمک و همکاری هر دو طرف به‌دست آمده است؛ مانند خانه‌ای که با درآمد هر دو تهیه شده، یا کسب‌وکاری که با تلاش مشترک به وجود آمده است. هرچند قانون مدنی اصل را بر استقلال مالی زوجین قرار داده و مالکیت بر اساس نام دارنده سند تعیین می‌شود، اما در مواردی که زن بتواند مشارکت مالی یا کاری خود را در تهیه یا توسعه این اموال اثبات کند، می‌تواند سهمی از آن‌ها را مطالبه کند.

تشخیص این‌که مالی مشترک است یا شخصی، به اسناد و مدارک موجود، شواهد، و گاه نظریه کارشناسی بستگی دارد. بنابراین، درک دقیق از مفهوم اموال مشترک و اموال شخصی، اساس طرح دعاوی تقسیم اموال در زمان طلاق است و به طرفین کمک می‌کند تا از حقوق خود به درستی دفاع کنند.


 نقش دادگاه خانواده در تقسیم اموال

دادگاه خانواده مرجع صالح برای رسیدگی به اختلافات مالی میان زوجین پس از طلاق است و نقش کلیدی در تعیین، بررسی و اجرای حقوق هر یک از طرفین در زمینه تقسیم اموال دارد. با توجه به آنکه در حقوق ایران اصل بر استقلال مالی زوجین است، دادگاه تنها زمانی در امر تقسیم اموال ورود می‌کند که یکی از طرفین دادخواستی مبنی بر مطالبه سهم، اجرای شرط ضمن عقد، یا درخواست اجرت‌المثل مطرح کرده باشد.

در مرحله اول، دادگاه با بررسی نوع اموال مورد اختلاف (اعم از منقول یا غیرمنقول)، مالک رسمی، مستندات ثبت‌شده، و ادعاهای طرفین، ماهیت شخصی یا مشترک بودن مال را مشخص می‌کند. اگر یکی از زوجین مدعی باشد که در تأمین یا افزایش ارزش یک مال نقش داشته، دادگاه برای بررسی این ادعا موضوع را به کارشناسی رسمی دادگستری ارجاع می‌دهد.

همچنین اگر در عقدنامه شرطی مبنی بر انتقال بخشی از دارایی‌ها به زن در صورت طلاق وجود داشته باشد، دادگاه با بررسی شرایط قانونی اجرای آن شرط (مانند طلاق به درخواست شوهر، عدم نشوز زن، و کسب اموال در ایام زوجیت) تصمیم‌گیری می‌کند. دادگاه می‌تواند اموالی را توقیف یا دستور انتقال آن‌ها را صادر کند تا حق مالی زن تضییع نشود.

در موارد مربوط به اجرت‌المثل ایام زوجیت نیز، دادگاه پس از اثبات استحقاق زن، موضوع را به کارشناس واگذار می‌کند تا میزان دستمزد متعارف برای زحمات وی محاسبه شود.

در نهایت، نقش دادگاه خانواده در تقسیم اموال ایجاد تعادل، احقاق حق و جلوگیری از سوءاستفاده یکی از طرفین از موقعیت مالی یا قانونی خود است. دادگاه این وظیفه را بر پایه قانون، فقه، عدالت و مستندات موجود انجام می‌دهد.


 تقسیم اموال در طلاق توافقی

در طلاق توافقی، زوجین با رضایت و تفاهم، درباره تمام موضوعات مربوط به جدایی از جمله تقسیم اموال به توافق می‌رسند. این نوع طلاق سریع‌تر و با تنش کمتری نسبت به طلاق‌های یک‌طرفه انجام می‌شود و طرفین می‌توانند از طریق تنظیم یک توافق‌نامه رسمی، نحوه تقسیم دارایی‌های خود را مشخص کنند.

در این فرآیند، زوجین فهرستی از اموال منقول (مانند لوازم منزل، خودرو، طلا و …) و غیرمنقول (مانند خانه یا زمین) تهیه می‌کنند و درباره چگونگی تقسیم یا انتقال آن‌ها تصمیم می‌گیرند. این توافق ممکن است شامل فروش مال مشترک و تقسیم مبلغ، انتقال سند به یکی از طرفین، یا تهاتر اموال با حقوقی مانند مهریه یا نفقه باشد. برای مثال، زن ممکن است در ازای بخشش مهریه، مالکیت یک ملک یا خودرو را از شوهر دریافت کند.

دادگاه خانواده در این نوع طلاق‌ها، صرفاً نقش نظارتی دارد و پس از بررسی توافق‌نامه و اطمینان از عدم اجبار و رعایت حقوق قانونی، آن را تأیید و در رای نهایی درج می‌کند. اگر در توافق، بحث تقسیم اموال به دلیل شرط ضمن عقد یا اجرت‌المثل مطرح باشد، دادگاه ممکن است به بررسی بیشتر نیاز داشته باشد یا ارجاع به کارشناس بدهد.

نکته مهم این است که توافقات مالی طلاق توافقی باید به‌صورت مکتوب و روشن ثبت شوند تا در آینده از بروز اختلافات جلوگیری شود. استفاده از مشاوره حقوقی یا وکیل خانواده می‌تواند به تدوین بهتر این توافق‌نامه کمک کند.

در مجموع، تقسیم اموال در طلاق توافقی بر پایه توافق ارادی و آگاهانه زوجین است و با تأیید دادگاه رسمیت و ضمانت اجرایی پیدا می‌کند.


 تقسیم اموال در طلاق یک‌طرفه

در طلاق یک‌طرفه که معمولاً به درخواست یکی از زوجین و بدون رضایت طرف مقابل انجام می‌شود، موضوع تقسیم اموال پیچیدگی‌های بیشتری نسبت به طلاق توافقی دارد و معمولاً منجر به اختلافات حقوقی جدی می‌شود. در این نوع طلاق، طرف مقابل (معمولاً زن) برای احقاق حقوق مالی خود از طریق دادگاه اقدام می‌کند.

در طلاق یک‌طرفه، زن می‌تواند حقوق مالی متعددی مانند مهریه، نفقه، اجرت‌المثل ایام زندگی مشترک و همچنین مطالبه سهم از اموال مشترک را مطرح کند. اما چون اصل بر استقلال مالی زوجین است، زن برای دریافت سهمی از اموال مرد باید بتواند نقش خود در تأمین، افزایش یا حفظ این دارایی‌ها را اثبات کند یا به شرط ضمن عقد استناد نماید.

اگر زن مدعی سهمی از اموال باشد، باید این موضوع را از طریق طرح دادخواست در دادگاه خانواده پیگیری کند. دادگاه پس از رسیدگی به مدارک، شهادت شهود و در صورت نیاز ارجاع به کارشناس، میزان سهم زن را تعیین و حکم تقسیم اموال را صادر می‌کند. البته اگر مرد ادعایی مانند نشوز زن یا اجرای شرط ضمن عقد مطرح کند، دادگاه این موارد را نیز بررسی خواهد کرد.

در برخی موارد، دادگاه می‌تواند اموال را توقیف یا انتقال آن‌ها را محدود کند تا حق زن تضییع نشود. همچنین زن می‌تواند اجرت‌المثل خدمات خود در زندگی مشترک را مطالبه کند که معمولاً دادگاه با تعیین کارشناس مبلغی را به نفع زن تعیین می‌کند.

بنابراین، تقسیم اموال در طلاق یک‌طرفه معمولاً روندی پیچیده و زمان‌بر است که مستلزم ارائه مدارک کافی و دفاع حقوقی مناسب توسط طرفین است. حضور وکیل خانواده می‌تواند نقش مهمی در حمایت از حقوق مالی زن ایفا کند و فرایند دادرسی را تسهیل نماید.


 اثبات مشارکت زن در تأمین دارایی‌ها

اثبات مشارکت زن در تأمین دارایی‌ها یکی از مهم‌ترین چالش‌ها در دعاوی مالی پس از طلاق است، زیرا قانون مدنی ایران اصل را بر استقلال مالی زوجین گذاشته و مالکیت هر مال را بر اساس سند رسمی یا مالکیت قانونی تعیین می‌کند. بنابراین، برای اینکه زن بتواند سهمی از اموال زوج را مطالبه کند، باید نقش و سهم خود در تأمین یا افزایش این دارایی‌ها را به اثبات برساند.

اثبات مشارکت می‌تواند به چند روش انجام شود:

  1. ارائه اسناد مالی: زن می‌تواند با ارائه فیش‌های واریزی، رسیدهای بانکی، چک‌ها، یا قراردادهایی که نشان‌دهنده کمک مالی مستقیم یا غیرمستقیم به مرد است، مشارکت خود را اثبات کند.
  2. شهادت شهود: اظهارات افرادی که از نحوه اداره امور مالی یا مشارکت زن در خرید اموال مطلع هستند، می‌تواند در دادگاه موثر باشد.
  3. قرارداد یا توافقات کتبی: اگر زن و شوهر در طول زندگی مشترک قراردادی مبنی بر مشارکت مالی یا حق سهم تنظیم کرده باشند، این مدرک قوی برای اثبات محسوب می‌شود.
  4. کارکردهای غیرمالی: فعالیت‌های زن مانند مدیریت خانه، پرورش فرزندان، یا کمک به کسب‌وکار همسر که باعث حفظ یا افزایش دارایی‌ها شده، می‌تواند تحت عنوان اجرت‌المثل یا مشارکت غیرمستقیم مورد توجه قرار گیرد.

دادگاه پس از دریافت مدارک و بررسی آن‌ها، ممکن است برای تعیین میزان سهم زن، پرونده را به کارشناسی ارجاع دهد. نظر کارشناس در تعیین درصد مشارکت زن در اموال، نقش بسزایی در صدور حکم نهایی دارد.

در نهایت، اثبات مشارکت زن مستلزم جمع‌آوری دقیق مدارک و ارائه استدلال حقوقی قوی است. به همین دلیل، استفاده از مشاوره وکلای متخصص در دعاوی خانواده می‌تواند روند اثبات حق زن را تسهیل و شانس موفقیت او را افزایش دهد.


 نحوه رسیدگی دادگاه به دعوای مطالبه سهم

مراحل رسیدگی:

  1. ثبت دادخواست در دفتر خدمات الکترونیک قضایی
  2. ارجاع به دادگاه خانواده
  3. تشکیل جلسه دادرسی
  4. ارائه مستندات توسط طرفین
  5. ارجاع به کارشناسی در صورت نیاز
  6. صدور حکم به نفع یکی از طرفین

 مدارک مورد نیاز برای طرح دعوای تقسیم اموال

  1. کارت ملی و شناسنامه
  2. سند ازدواج
  3. مدارک مربوط به اموال مورد مطالبه (سند رسمی، فاکتور، قبض و…)
  4. شهادت شهود (در صورت نیاز)
  5. اسناد پرداخت وجه یا کمک مالی

 رویه قضایی و آرای وحدت رویه

دادگاه‌ها در رسیدگی به این دعاوی، از اصول زیر پیروی می‌کنند:

  • اصل بر مالکیت صاحب سند است
  • ادعای مشارکت باید مستند باشد
  • شرط ضمن عقد قابل اجراست
  • اجرت‌المثل نیاز به کارشناسی دارد

یکی از آرای مهم وحدت رویه، رأی شماره ۷۲۴ هیأت عمومی دیوان عالی کشور است که مشارکت زن در دارایی‌های حاصله را در صورت اثبات، قابل مطالبه دانسته است.


 نتیجه‌گیری و نکات پایانی

  • در حقوق ایران، اصل بر تفکیک دارایی‌های زوجین است
  • برای تقسیم اموال، باید شرط ضمن عقد، مشارکت یا قانون اجرت‌المثل مستند شود
  • توصیه می‌شود پیش از طلاق، با وکیل خانواده مشورت شود تا حقوق مالی به‌درستی مطالبه گردد
  • در طلاق توافقی، امکان تنظیم دقیق و منصفانه توافق‌نامه وجود دارد
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

مقالات مرتبط