تفاوت سرقفلی و حق کسب و پیشه یکی از موضوعات مهم در حقوق املاک و قراردادهای اجاره است. بسیاری از افراد هنگام انعقاد قرارداد اجاره یا خرید و فروش ملک تجاری با این اصطلاحات مواجه میشوند. شناخت دقیق تفاوت سرقفلی و حق کسب و پیشه میتواند از بروز اختلافات حقوقی میان موجر و مستأجر جلوگیری کند. این دو مفهوم اگرچه شباهتهایی دارند اما در مبنای قانونی و نحوه انتقال تفاوتهای اساسی دارند. درک درست از تفاوت سرقفلی و حق کسب و پیشه کمک میکند حقوق طرفین بهتر رعایت شود. از اینرو بررسی و توضیح جامع تفاوت سرقفلی و حق کسب و پیشه امری ضروری به شمار میرود.
فهرست مطالب (برای سئو و کاربرپسندی):
- سرقفلی (حق الویت) چیست؟ تعریف و ماهیت حقوقی
- حق کسب و پیشه چیست؟ تعریف و تحول تاریخی
- مبنای قانونی: کجا در قانون نام برده شدهاند؟
- تفاوتهای بنیادین سرقفلی و حق کسب و پیشه (جدول مقایسه + توضیح)
- شرایط ایجاد و تعلق
- میزان و نحوه محاسبه (چقدر ارزش دارد؟)
- آثار حقوقی در قرارداد اجاره (برای موجر و مستاجر)
- وضعیت در فسخ، تخلیه و پایان قرارداد اجاره
- وضعیت در انتقال قرارداد (فروش سرقفلی/حق کسب و پیشه)
- سیر تحول قانونی: از پیدایش تا محدودیتها و نسخ
- وضعیت فعلی در نظام حقوقی ایران (کدام یک هنوز معتبر است؟)
- چالشها و دعاوی رایج
- راهکارهای جلوگیری از اختلاف (نکات قراردادی)
- سوالات متداول (FAQ)
- نتیجهگیری و جمعبندی نهایی
نقش وکیل ملکی در پرونده های سرقفلی
در پروندههای مرتبط با سرقفلی، آگاهی از قوانین و مقررات حقوقی نقش اساسی دارد، زیرا این موضوع معمولاً میان موجر و مستأجر اختلافبرانگیز است. سرقفلی میتواند ناشی از قرارداد یا قانون باشد و برای انتقال یا تعیین ارزش آن، نیاز به تفسیر دقیق مواد قانونی و رویههای قضایی وجود دارد. در این شرایط، حضور وکیل ملکی اهمیت زیادی پیدا میکند، چراکه او با تسلط بر قوانین اجاره، روابط موجر و مستأجر و مقررات مرتبط با سرقفلی میتواند از حقوق موکل خود به بهترین شکل دفاع کند.
بهترین وکیل ملکی در کرج با تجربهای که در این زمینه دارد، قادر است در مواردی همچون مطالبه سرقفلی، انتقال آن، اعتراض به مبلغ کارشناسی و حتی در دعاوی تخلیه، راهکارهای مؤثر حقوقی ارائه دهد. او میتواند قراردادهای اجاره و توافقهای مربوط به سرقفلی را به گونهای تنظیم کند که از بروز اختلاف در آینده جلوگیری شود. علاوه بر این، در صورت بروز اختلاف، وکیل با ارائه دادخواست صحیح و استناد به مواد قانونی و آرای وحدت رویه، از تضییع حقوق موکل جلوگیری مینماید.
یکی دیگر از نقشهای مهم وکیل ملکی در پروندههای سرقفلی، پیگیری روند کارشناسی و دفاع از حقوق موکل در برابر گزارشهای کارشناسان است. چراکه در بسیاری از پروندهها، ارزشگذاری سرقفلی یا تعیین حق و حقوق مستأجر و مالک به نظر کارشناسان بستگی دارد. بهترین وکیل ملکی در کرج با شناخت کامل این فرآیند، میتواند ایرادات احتمالی را شناسایی و به نفع موکل خود اعتراض نماید.
در نهایت، میتوان گفت که حضور وکیل ملکی نهتنها روند پروندههای سرقفلی را تسهیل میکند بلکه موجب صرفهجویی در وقت و هزینه طرفین نیز میشود. بنابراین، انتخاب بهترین وکیل ملکی در کرج برای رسیدگی به دعاوی سرقفلی، تصمیمی هوشمندانه و تضمینی برای حفظ حقوق قانونی افراد خواهد بود.
1. سرقفلی (حق الویت) چیست؟ تعریف و ماهیت حقوقی
سرقفلی مبلغی است که مستاجر جدید (یا مستاجر فعلی در زمان تمدید) به موجر (مالک) یا مستاجر قبلی (در صورت انتقال) به عنوان حق اولویت و ورود به ملک تجاری و استفاده از آن برای کسب و کار، به صورت یکجا و خارج از اجارهبها میپردازد.
- ماهیت: یک حق مالی قراردادی و توافقی است. منشأ آن قرارداد اجاره (صریح یا ضمنی) بین موجر و مستاجر است.
- ذینفع اصلی: در ابتدا موجر (مالک) است. اما مستاجر میتواند با موافقت مالک، آن را به مستاجر بعدی بفروشد یا منتقل کند و مبلغی دریافت نماید.
- عنوان پرداخت: پرداخت برای «حق اولویت استفاده از عین مستاجره» است.
- وضعیت در پایان اجاره: معمولاً با پایان یافتن قرارداد اجاره و تخلیه ملک توسط مستاجر، سرقفلی به خودی خود به مستاجر تعلق نمیگیرد. مگر اینکه در قرارداد شرط خاصی شده باشد. مستاجر جدید باید سرقفلی را بپردازد.
2. حق کسب و پیشه چیست؟ تعریف و تحول تاریخی
حق کسب و پیشه حقی است که برای مستاجر به دلیل زحمات، فعالیتهای تجاری، ایجاد مشتریداری و توسعه کسبوکار در ملک استیجاری طی مدت اجاره، به وجود میآید و در صورت تخلیه یا فسخ اجاره توسط موجر (مالک)، مستاجر میتواند درخواست دریافت وجهی بابت این حق را از موجر یا مستاجر بعدی نماید.
- ماهیت: یک حق مالی قانونی و قهری بود. منشأ آن قانون (به ویژه قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1356 و اصلاحات بعدی) و رویه قضایی بود. این حق به تدریج و بدون نیاز به شرط در قرارداد برای مستاجرانی که شرایط قانونی را داشتند، ایجاد میشد.
- ذینفع اصلی: مستاجر بود. این حق متعلق به مستاجر و ناشی از عملکرد او در ملک بود.
- عنوان پرداخت: پرداخت بابت «حقوق مالی ناشی از فعالیتهای تجاری و ایجاد ارزش افزوده توسط مستاجر در ملک».
- وضعیت در پایان اجاره: در صورت تخلیه ملک به درخواست موجر (به غیر از موارد استثناء مثل نیاز شخصی موجر به شرط اثبات)، مستاجر سابق میتوانست درخواست دریافت حق کسب و پیشه را از دادگاه کند. این حق معمولاً از مستاجر جدید یا موجر دریافت میشد.
3. مبنای قانونی: کجا در قانون نام برده شدهاند؟
- سرقفلی: هرچند تعریف واحدی در قوانین قدیم نیامده بود، اما قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1376 به طور رسمی و صریح به مفهوم سرقفلی پرداخت. مهمترین ماده، ماده 6 این قانون است که مقرر میدارد: «مستاجر میتواند در اثنای مدت اجاره با موجر یا مستاجر دیگر با رعایت حق شفعه در صورت وجود، با تراضی، سرقفلی معامله نماید…». ماده 9 نیز به امکان دریافت سرقفلی توسط موجر در ابتدای اجاره اشاره دارد.
- حق کسب و پیشه: قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1356 و قانون لاحق آن در 1362 پایهگذار و حامی حق کسب و پیشه بودند. به ویژه ماده 20 قانون 1356 مقرر میکرد که مستاجر در صورت تخلیه به درخواست موجر (در مواردی غیر از نیاز شخصی موثر)، مستحق دریافت حق کسب و پیشه است. کلیه قوانین قبلی مربوط به حق کسب و پیشه با تصویب قانون جدید روابط موجر و مستاجر در سال 1376 نسخ شدند.
4. تفاوتهای بنیادین سرقفلی و حق کسب و پیشه (مهمترین بخش)
ویژگی |
سرقفلی (حق الویت) |
حق کسب و پیشه (منسوخ) |
ماهیت حقوقی |
حق قراردادی و توافقی (منشأ قرارداد) |
حق قانونی و قهری (منشأ قانون) |
زمان ایجاد |
ابتدای ورود یا تمدید/انتقال اجاره (با توافق یا پرداخت) |
طی مدت اجاره و به تدریج (با فعالیت مستاجر) |
ذینفع اصلی |
در ابتدا موجر (مالک)، قابل انتقال به مستاجر |
مستاجر (حق متعلق به مستاجر) |
منشأ ارزش |
حق اولویت استفاده از ملک |
فعالیت، زحمات، شهرت و مشتریداری ایجاد شده توسط مستاجر |
شرط ایجاد |
پرداخت یا توافق در قرارداد |
فعالیت تجاری مستمر و مشروع مستاجر در ملک (بدون نیاز به شرط قراردادی) |
مبنای قانونی فعلی |
قانون روابط موجر و مستاجر 1376 (مواد 6 و 9) |
نسخ شده توسط قانون 137۶ (قوانین قبلی 1356 و 136۲ نسخ شدند) |
پرداختکننده |
مستاجر جدید (به موجر یا مستاجر قبلی) |
موجر یا مستاجر جدید (به مستاجر سابق) |
وضعیت در پایان اجاره (تخلیه) |
سرقفلی جدید باید توسط مستاجر بعدی پرداخت شود. مستاجر خروجی به طور خودکار مستحق سرقفلی نیست (مگر شرط در قرارداد). |
مستاجر خروجی میتوانست حق کسب و پیشه را مطالبه کند (در صورت تخلیه به درخواست موجر و عدم وجود استثنائات). |
قابلیت انتقال |
بله (با رعایت حق شفعه و اطلاع به موجر) |
خیر (حق شخصی مستاجر بود، اما ارزش آن در انتقال سرقفلی بعدی اثر داشت) |
نحوه محاسبه |
توافقی یا بر اساس نرخهای رایج بازار |
کارشناسی (معمولاً درصدی از ارزش سالیانه ملک یا چندین برابر اجارهبها) |
وضعیت فعلی |
معتبر و قابل استناد |
منسوخ شده و فاقد اعتبار قانونی (به جز برای قراردادهای منعقد شده قبل از 1376 که هنوز جریان دارند) |
توضیح تفاوتهای کلیدی:
- قراردادی بودن vs قانونی بودن: بزرگترین تفاوت! سرقفلی زاده توافق طرفین است. شما در قرارداد مشخص میکنید چقدر و چگونه پرداخت میشود. حق کسب و پیشه یک حق تحمیلی از سوی قانون به نفع مستاجر بود که صرف نظر از توافق یا عدم توافق طرفین، ایجاد میشد.
- ذینفع: در سرقفلی، پول اول به جیب مالک میرود (یا مستاجر قبلی در صورت انتقال). در حق کسب و پیشه، پول به جیب مستاجر خروجی میرفت.
- ارزشگذاری: ارزش سرقفلی عمدتاً به موقعیت ملک، تقاضای بازار و توافق بستگی دارد. ارزش حق کسب و پیشه به فعالیت، شهرت و سابقه مستاجر در آن ملک بستگی داشت.
- پایان اجاره: در سیستم سرقفلی، مستاجر خروجی، اگر خود سرقفلی را نخریده یا در قرارداد شرطی نشده باشد، معمولاً چیزی دریافت نمیکند (مگر اینکه سرقفلی را به مستاجر بعدی بفروشد). در سیستم حق کسب و پیشه، مستاجر خروجی در شرایطی حق دریافت مبلغ قابل توجهی را داشت.
- وضعیت فعلی: امروزه (برای قراردادهای بعد از 1376) تنها سرقفلی اعتبار قانونی دارد. حق کسب و پیشه برای این قراردادها وجود خارجی ندارد.
5. شرایط ایجاد و تعلق
سرقفلی:
- وجود قرارداد اجاره (کتبی یا شفایی – کتبی بهتر است).
- توافق صریح یا ضمنی طرفین بر پرداخت سرقفلی در ابتدای اجاره، یا در زمان تمدید یا انتقال.
- پرداخت مبلغ سرقفلی (یا تعهد به پرداخت).
حق کسب و پیشه (در زمان اعتبار):
- قرارداد اجاره محل کسب و پیشه یا تجارت.
- فعالیت مستمر، مشروع و قانونی مستاجر در ملک.
- ایجاد مشتریداری و اعتبار تجاری برای محل توسط مستاجر.
- تخلیه ملک به درخواست موجر (و نه به درخواست مستاجر یا به دلایلی مثل تخریب یا نیاز شخصی موثر موجر).
6. میزان و نحوه محاسبه (چقدر ارزش دارد؟)
سرقفلی:
- کاملاً توافقی: مهمترین عامل توافق موجر و مستاجر (یا مستاجرین) است.
- عوامل موثر: موقعیت ممتاز ملک (پاساژ معروف، خیابان پرتردد)، رونق کسبوکار در آن محل، متراژ، امکانات ملک، نرخهای رایج و معاملات مشابه در بازار، مدت زمان باقیمانده از اجاره نامه.
- هیچ فرمول ثابت قانونی وجود ندارد. مبلغ میتواند از چند ده میلیون تا چندین میلیارد تومان متغیر باشد.
حق کسب و پیشه (در زمان اعتبار):
- غیر توافقی و نیازمند کارشناسی: توسط کارشناس رسمی دادگستری تعیین میشد.
- عوامل موثر: نوع و رونق کسبوکار مستاجر، مدت زمان فعالیت در محل، میزان شهرت و اعتبار کسبوکار، ارزش افزوده ایجاد شده، اجارهبهای پرداختی، ارزش کلی ملک.
- روشهای رایج کارشناسی: درصدی (معمولاً 30% تا 70%) از ارزش ملک (ارزش عرصه و اعیان) در زمان تخلیه، یا ضریبی (معمولاً 2 تا 10 برابر) از اجارهبهای سالیانه ملک. این اعداد بسیار تقریبی و متغیر بودند.
7. آثار حقوقی در قرارداد اجاره (برای موجر و مستاجر)
سرقفلی:
- برای مستاجر: ایجاد حق اولویت و تثبیت موقعیت در ملک. امکان فروش یا انتقال سرقفلی به مستاجر دیگر (با شرایط قانونی) و کسب درآمد.
- برای موجر: دریافت درآمد قابل توجه اولیه. امکان کنترل بیشتر بر ورود مستاجرین جدید (از طریق حق شفعه یا شرایط انتقال).
- تشدید تعهدات: معمولاً مستاجری که سرقفلی پرداخته، تعهدات سنگینتری در قبال حفظ ملک و پرداخت به موقع اجاره دارد. تخلف میتواند منجر به فسخ و از دست دادن سرقفلی شود.
حق کسب و پیشه (در زمان اعتبار):
- برای مستاجر: ایجاد امنیت شغلی نسبی و ضمانت اجرای مالی در برابر تخلیه خودسرانه توسط موجر. انگیزه برای سرمایهگذاری و توسعه کسبوکار در ملک استیجاری.
- برای موجر: ایجاد محدودیت در حق مالکیت (نمیتوانست به راحتی مستاجر را تخلیه کند). ریسک مالی سنگین در صورت درخواست تخلیه (باید حق کسب و پیشه قابل توجهی بپردازد). کاهش انگیزه برای سرمایهگذاری در توسعه املاک تجاری.
8. وضعیت در فسخ، تخلیه و پایان قرارداد اجاره
سرقفلی:
- پایان طبیعی مدت اجاره: اگر مستاجر تخلیه کند، سرقفلی جدید باید توسط مستاجر بعدی به موجر یا مستاجر قبلی (اگر انتقال یافته) پرداخت شود. مستاجر خروجی به طور خودکار مستحق دریافت سرقفلی از موجر نیست.
- فسخ قرارداد توسط موجر (به علت تخلف مستاجر): اگر تخلف مستاجر منجر به فسخ اجاره شود (مثل عدم پرداخت اجاره، استفاده غیرمجاز)، مستاجر سرقفلی خود را از دست میدهد و موجر میتواند ملک را تخلیه و با مستاجر جدید قرارداد ببندد (سرقفلی جدید دریافت کند).
- تخریب یا نیاز شخصی موثر موجر: در این موارد (با شرایط و اثبات خاص)، موجر میتواند ملک را تخلیه کند. مستاجر سرقفلی پرداختی خود را از دست میدهد و تنها ممکن است مستحق دریافت غرامت تخلیه (معادل 6 ماه تا 1 سال اجارهبها) باشد (ماده 8 قانون 1376). حق کسب و پیشه تعلق نمیگیرد.
حق کسب و پیشه (در زمان اعتبار):
- تخلیه به درخواست مستاجر: حق کسب و پیشه تعلق نمیگرفت.
- تخلیه به درخواست موجر: مستاجر میتوانست حق کسب و پیشه را مطالبه کند (مگر در موارد استثناء مثل نیاز شخصی موثر موجر که با اثبات در دادگاه، موجر از پرداخت معاف میشد).
- فسخ به علت تخلف مستاجر: معمولاً سقوط حق کسب و پیشه را به دنبال داشت.
9. وضعیت در انتقال قرارداد (فروش سرقفلی/حق کسب و پیشه)
سرقفلی:
- قابل انتقال: مستاجر میتواند با موافقت موجر یا با رعایت حق شفعه (اگر در قرارداد شرط شده باشد)، سرقفلی خود را به مستاجر دیگر بفروشد.
- ماده 6 قانون 1376: انتقال باید کتبی باشد و به موجر ابلاغ شود. موجر حق شفعه دارد (یعنی میتواند به قیمت و شرایط معامله، سرقفلی را از خریدار بگیرد) مگر اینکه در قرارداد اجاره، حق شفعه ساقط شده باشد.
- درآمد: مبلغ حاصل از فروش سرقفلی، متعلق به مستاجر فروشنده است (مگر خلافش در قرارداد با موجر آمده باشد).
حق کسب و پیشه (در زمان اعتبار):
- غیرقابل انتقال: حق کسب و پیشه یک حق شخصی متعلق به مستاجر فعال بود و قابل فروش یا انتقال جداگانه نبود.
- تاثیر بر ارزش سرقفلی: وجود حق کسب و پیشه قوی برای مستاجر، ارزش سرقفلی که مستاجر جدید باید میپرداخت را به شدت افزایش میداد (چون مستاجر جدید علاوه بر سرقفلی، باید حق کسب و پیشه مستاجر قبلی را هم میپرداخت).
10. سیر تحول قانونی: از پیدایش تا محدودیتها و نسخ
- دوره اول (قبل از 1356): مفهوم سرقفلی رایج بود اما قانون خاصی آن را تنظیم نکرده بود. حق کسب و پیشه به تدریج در رویه قضایی شکل گرفت.
- قانون 1356 و 1362: این قوانین به طور گسترده حق کسب و پیشه را به نفع مستاجر به رسمیت شناختند و نحوه محاسبه و شرایط تعلق آن را مشخص کردند. این امر باعث ایجاد مشکلات جدی برای مالکان (مانند عدم تمایل به سرمایهگذاری، فروش املاک تجاری، اجاره دادن) و رکود در بازار املاک تجاری شد.
- قانون 1376 (قانون فعلی): این قانون با هدف ایجاد تعادل بین حقوق موجر و مستاجر و رونق بخشیدن به بازار اجاره املاک تجاری تصویب شد.
- نسخ صریح قوانین قبلی: کلیه مقررات مربوط به حق کسب و پیشه در قوانین قبلی نسخ شدند.
- به رسمیت شناختن سرقفلی: مفهوم سرقفلی به عنوان نهاد اصلی جایگزین، به صورت رسمی و جامع در قانون تعریف و شرایط آن (پرداخت، انتقال، حق شفعه) مشخص شد.
- تاکید بر حاکمیت اراده: اصل بر توافق طرفین در قرارداد اجاره گذاشته شد.
- تعریف موارد تخلیه: مواردی که موجر میتواند مستاجر را تخلیه کند (نیاز شخصی موثر، تخریب، عدم پرداخت اجاره) و میزان غرامت تخلیه (معادل 6 ماه تا 1 سال اجارهبها) مشخص شد. غیر از غرامت تخلیه، حق دیگری (مثل حق کسب و پیشه) برای مستاجر پیشبینی نشد.
11. وضعیت فعلی در نظام حقوقی ایران (کدام یک هنوز معتبر است؟)
حق کسب و پیشه:
- برای قراردادهای اجاره املاک تجاری که قبل از تصویب قانون 1376 (20/7/1376) منعقد شدهاند: این قراردادها تابع قوانین قدیم (1356 و 1362) هستند. بنابراین، حق کسب و پیشه در این قراردادها کماکان معتبر و قابل مطالبه است (در صورت وجود شرایط مقرر در آن قوانین).
- برای قراردادهای اجاره املاک تجاری که بعد از 20/7/1376 منعقد شدهاند: حق کسب و پیشه کاملاً منسوخ شده و اعتبار قانونی ندارد. مستاجر در این قراردادها به هیچ وجه نمیتواند به استناد حق کسب و پیشه، مبلغی از موجر یا مستاجر بعدی مطالبه کند.
سرقفلی:
12. چالشها و دعاوی رایج
- ابهام در قرارداد: عدم ذکر صریح سرقفلی یا شرایط آن در قرارداد، منشأ بسیاری از دعاوی است.
- اختلاف بر سر میزان سرقفلی: در انتقال یا تمدید قرارداد.
- عدم رعایت حق شفعه: در انتقال سرقفلی توسط مستاجر به شخص ثالث.
- تخلیه ملک به دلیل نیاز شخصی یا تخریب: اثبات شرایط قانونی توسط موجر و پرداخت غرامت تخلیه.
- فسخ قرارداد به علت تخلف مستاجر: و از دست دادن سرقفلی توسط مستاجر.
- دعاوی مربوط به قراردادهای قدیمی (قبل از 76): محاسبه حق کسب و پیشه، اثبات فعالیت مستمر مستاجر.
- فروش ملک توسط موجر: آیا خریدار جدید ملزم به رعایت سرقفلی پرداخت شده توسط مستاجر است؟ (بله، طبق ماده 9 قانون 1376، عقد اجاره به قوت خود باقی است و خریدار به جای موجر مینشیند).
13. راهکارهای جلوگیری از اختلاف (نکات قراردادی)
- قرارداد کتبی جامع: حتماً قرارداد اجاره را به صورت مکتوب و با کمک وکیل متخصص تنظیم کنید.
- ذکر صریح سرقفلی: میزان سرقفلی، نحوه و زمان پرداخت آن (به موجر یا مستاجر قبلی؟)، و اینکه آیا در تمدید اجاره، سرقفلی جدیدی دریافت میشود یا خیر، به وضوح در قرارداد قید شود.
- شرایط انتقال سرقفلی: آیا مستاجر میتواند سرقفلی را منتقل کند؟ حق شفعه موجر ساقط است یا خیر؟ شرایط انتقال چیست؟
- شرایط فسخ و تخلیه: موارد فسخ قرارداد توسط هر طرف و آثار آن بر سرقفلی به دقت مشخص شود.
- مستندات مالی: رسید پرداخت سرقفلی را حتماً بگیرید/بدهید و نگهداری کنید.
- مشاوره حقوقی: قبل از انعقاد قرارداد، تمدید، انتقال یا اقدام به تخلیه، حتماً با وکیل مشورت کنید.
نتیجهگیری و جمعبندی نهایی
درک تفاوت سرقفلی (به عنوان یک حق قراردادی و توافقی) و حق کسب و پیشه (به عنوان یک حق قانونی منسوخ شده برای قراردادهای جدید)، کلید حل بسیاری از ابهامات و جلوگیری از اختلافات پرهزینه در اجارههای تجاری ایران است. قانون گذار با تصویب قانون روابط موجر و مستاجر 1376، با نسخ حق کسب و پیشه و به رسمیت شناختن سرقفلی، سعی در ایجاد تعادل بین حقوق مالک و مستاجر و رونق بخشیدن به بازار املاک تجاری داشت. امروزه، برای قراردادهای پس از 1376، تنها سرقفلی اعتبار دارد.
نکات کلیدی پایانی:
- سرقفلی یک پرداخت توافقی برای حق اولویت است و اساساً به مالک تعلق میگیرد (قابل انتقال به مستاجر).
- حق کسب و پیشه یک حق قانونی برای مستاجر (ناشی از فعالیتش) بود که برای قراردادهای جدید (بعد از 1376) منسوخ شده است.
- قرارداد کتبی، شفاف و دقیق بهترین سلاح برای جلوگیری از اختلافات است. حتماً جزئیات سرقفلی را در آن بگنجانید.
- مستاجرانی که قبل از 1376 قرارداد بستهاند، هنوز در صورت شرایط، میتوانند به حق کسب و پیشه استناد کنند.
- در مواجهه با مسائل پیچیده اجاره تجاری، تخلیه، انتقال سرقفلی یا مطالبه حق کسب و پیشه (در موارد قدیمی)، مشاوره با وکیل متخصص املاک و تجاری امری ضروری است